به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، همزمان با چهلمین سالگرد هفته دفاع مقدس نشست مجازی جمع خوانی کتاب «مربع های قرمز» به میزبانی محفل ادبی فیض اداره کل کتابخانه های عمومی تهران با حضور علیرضا مختار پور، دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور؛ سکینه خاتون مهدیان پور، معاون امور کتابخانه ها و همکاری های اداره کل کتابخانه های عمومی استان؛ نغمه مستشار نظامی، دبیر شورای ادبی نهاد کتابخانه های عمومی کشور، فعالان نشر و اعضای شورای ادبی نهاد کتابخانه ها، به صورت وبکنفرانس برگزار شد.
در این نشست زینب عرفانیان ضمن تشکر از علیرضا مختار پور، دبیرکل نهاد کتابخانه های عمومی کشور به دلیل نگارش یادداشتی در خصوص این اثر، درباره دلیل انتخاب عنوان «مربعهای قرمز» برای این کتاب، گفت: من همیشه دوست دارم نامی را برای کتابم انتخاب کنم که سوال برانگیز باشد و مخاطب تا پایان کتاب به دنبال رمزگشایی عنوان کتاب باشد. اتفاقی که در این کتاب نیز رخ داد و مخاطب در فصل هفت به علت نامگذاری نام کتاب به «مربعهای قرمز» پی می برد.
عرفانیان در واکنش به تقریظ مقام معظم رهبری بر تازه ترین اثرش، گفت: اتفاقی که افتاد چیزی جز توفیق نبود و این لطف شامل حال من شد، اگر تقریظی نوشته شد به دلیل اخلاص راوی (آقای یکتا) و ناشر کتاب (آقای خلیلی) بوده است.
نویسنده «مربعهای قرمز» در مورد سبک نگارش کتاب، گفت: این کتاب در مرز میان داستاننویسی و زندگینامهنویسی به رشته تحریر درآمده است. یعنی هم اصل وقایع به عنوان امانت حفظ شده و هم با استفاده از اصول و فنون داستاننویسی، به گونهای نوشته شده تا متن برای مخاطب جذاب و خواندنی شود. در واقع محتوای کتاب بر اساس واقعیات و مستندات پیش رفته است. کتاب واقعیت محور بوده و تمام مطالب و خاطرات دارای منبع و مرجع است. اینکه این مستندات در قالب داستان نگاشته شده است، خدشه ای به بیان واقعیت خاطرات وارد نکرده و نمی کند.
وی افزود: راوی اصلی کتاب آقای یکتا است ولی برای راستیآزمایی وقایع و جلوگیری از خطاهای ذهنی ناشی از گذشت ایام و فراموشی، با برخی همرزمان ایشان هم گفتگو شده است.
عرفانیان درباره اسنادی که برای نوشتن کتاب در اختیارش قرار داشت، گفت: نگارش کتاب سه سال به طول انجامید. من سه سال با شهدا زندگی کردم. اسناد شفاهی و کتاب های زیادی در اختیارم قرار گرفت و البته بازدیدهای میدانی هم از مناطقی که وقایع در آنجا رخ داده بود، داشتم. به عنوان نمونه به فاو عراق، ارتفاعات بمو و نقطه صفر مرزی سفر کردم و نیز به محل شهادت شهید زینالدین رفتم و یا برای دیدن کشتارگاه مهاباد که در آن زمان مقر لشکر ۱۷ بود، به این شهر هم رفتم. من در تمام مکان هایی که محل شهادت بود حضور یافتم و آقای یکتا در همان مکان ها برایم خاطرات را بیان می کرد؛ این موضوع در شکل گیری حس و حال خوبی که برای نگارش کتاب داشتم و طبعا به مخاطب هم منتقل شده است، بی تاثیر نبود. من برای نگارش این کتاب از شهدا اجازه خواستم و آن ها کمکم کردند.
این نویسنده در ادامه با اشاره به حساسیتهایی که برای نگارش «مربعهای قرمز» داشت، گفت: این کتاب ۱۱ بار بازنویسی شد تا به نسخه فعلی و اصلی رسید و در هر بازنویسی تغییراتی داشت و مرجع و منبعهایی به آن اضافه میشد و کم کم رشد کرد تا به چیزی که امروز میبینید، رسید.
در ادامه این نشست چند تن از شاعران و جمعی از مسئولان و کتابداران به بازخوانی بخش هایی از کتاب پرداختند.
ارسال نظر